نوشتار زبان ترکی: (2)
بياييد نوشتار زبان تركي را بياموزيم وبه درستي از آن استفاده كنيم.
در بارۀ نوشتار زبان ترکی: (گفتار دوم)
بعضی از ویژگیهای زبان ترکی:
خصوصیات زبان تركی درمیان لهجه های مختلف آن یكسان و شامل موارد ذیل می باشد:
1 - زبان تركي بالعموم داراي قانون هماهنگي اصوات است. این قانون باعث راحتی تلفظ و خوش آهنگی و نگارش صحیح کلمات می گردد. یعنی صداهای كلفت(O - U- A - I) و صداهای نازك ( Ü – Ö - İ- Ə - E) نمی توانند در ریشه یك كلمه با هم مخلوط شوند. مثال : قالماق/ Görmək , گورمک / Qalmaq. تركان هنگام صحبت كردن به فارسی به طور غریزی این قانون را به كار می برند. مثلا سمیه را Sumaya و عباس را Abbas ذكر می كنند.
2 – در زبان تركي جنسيت (مذكّر و مؤنث) وجود ندارد.
3 – اكثر كلمات تركــــي تــك هجــايي است و كلمات مركب، يا با كلمات تك هجايي ديگر و يا با پسوند هاي معمول تركي تركيب گشته اند. صرف به وسیله اضافه كردن پسوند صورت می گیرد: آل +دیم، آل+دین و...
4 – حروف اضافه یا حرف جر بر خلاف زبانهاي هند واروپايي بعد از كلمه قرار مي گيرند. مانند : ائودن به معنای ازخانه.
5 – فعل داراي يك ريشه ثابت است و در هيچ يك از صيغه ها و زمانها تغيير نمي كند.
6 – صفت قبل از اسم مي آيد. مانند: قاراداغ
7 –بعد از آوردن اعداد، اسم علامت جمع نمي گيرد و بعد از اعداد علامت جمع به كار نمی رود.
8 – از يك فعل اسامي فراوان با پسوند هاي متفاوت تشكيل مي گردد.
9 – كلمات عربي و فارسي در اين زبان کمتر است.
10 – نون غنه در بعضي از لهجه ها معمول است. مانند: گلین گئدینگ
11 – وجود كلمات مشدّد، در اين زبان قابل تأمل است.
12 – پيشوند يا ميانوند در اين زبان يا وجود ندارد و يا به ندرت يافت مي شود.(مانند : داها در پیشوند صفت تفضیلی)
علاوه بر موارد فوق می توان از موارد ذیل نیز به عنوان نكاتی كه باعث تمایز و زیبایی زبان تركی از سایر زبانها می شود نام برد(۱ )
۱۳- درصرف اسامی پسوند ملكی به كار می رود : مانند : آل +دیم، آل+دین و...
۱۴- مقایسه با مفعول منه صورت می پذیرد: مندن آلچاق
1۵- برای فعل معین به جای داشتن از بودن (ایمك) استفاده می شود.
1۶- پسوند سوالی موجود است: گلدین می؟ یا گوردون مو؟ و ...
1۷- به جای حرف ربط از اشكال فعل استفاده می شود:" گوردوگوم داغ " به معنای كوهی كه دیدم كه به غلط بعضی " او داغ كی گوردوم" می گویند.
۱۹- كلمات تركی انعطاف زیادی برای اصطلاح سازی دارند. مثلا ازكلمات باش (سر)، گوز(چشم) و دیل(زبان) بیش از دویست اصطلاح و تعبیر وجود دارد: دیل آچماق – دیللنمه ك – دیلی توتولماق . باش وورماق، باش چكمه ك، باش ایمه ك و ...
۲۰- پسوند های تركی غنی و متنوع است و امكان ساخت لغات نو را بالا می برد. پسوندهایی مثل "چی، لیك، لی، سیز، جیل و ..." .
۲۱- افعال تركی به جز فعل ناقص " ایمك" همگی باقاعده اند. اینفعل نیز کمتر بکار می رود.
۲۲- افعال متعدی تركی با اضافه كردن پسوند به فعل لازم به راحتی ساخته می شوند: اویناماق=بازی كردن(لازم) ، اویناتماق=چیزی را بازی دادن (متعدی). افعال متعدی درجه دو و سه هم در تركی قابل ساخت است: وورماق (متعدی) به معنای زدن- ووردورماق (متعددی درجه دو)، به معنی به وسیله كسی زدن – ووردوتدورماق (متعددی درجه سه) به معنای وسیله زدن كسی را فراهم آوردن.
۲۳- در زبان تركی كلماتی با اختلاف جزیی در معنی وجود دارند كه درسایر زبانها كمتر نظیرآن دیده می شود. مثلا برای دعوا كردن كلماتی مثل : ساواشماق – دویوشمه ك – توتوشماق- توقوشماق – چیرپیشماق – ووروشماق و ... وجود دارد كه هر كدام نوع خاصی ازدرگیری را مطرح می كند. حتی درترکی ماستها با توجه به مراحلی که دارند و با هر تغییردرحالت آنها، نامشان نیزعوض میشود: قاتوق ، سیزمه، دوراق .۲۴- تركیب پسوندها و حالات افعال تركی به خلق كلماتی منجر می شود كه بیان آنها در سایر زبانها با یك یا چند جمله امكان پذیر است.مثل " سئویشدیرمه لیییك" (1فعل تركی) به معنی " آنها را باید وادار كنیم كه همدیگر را دوست داشته باشند" (2جمله فارسی).
۲۵- نفوذ بسیاری از لغات تركی در سایر زبانها.مثلا حضور كلمات یوغورت(ترکی قدیم) (ماست)(در ترکی خراسانی قاتیق گفته میشود)، دیب (عمق)، یاشماق (روبند) و ... در زبان انگلیسی. ویا كلماتی بین المللی مثل چاققال (شغال) كه در زبانهای عربی، انگلیسی ، آلمانی ، فرانسوی و فارسی به اشكال مختلف دیده می شود. همچنین می توان از راهیابی چند هزار لغت تركی به فارسی اشاره نمود كه جز كلمات مصطلح و روزمره زبان فارسی است. مثل: آقا ،خانم،اتو، سراغ، بشقاب و اكثر لوازم آشپزخانه، دوقلو، باتلاق، چوپان، چكش، چادر.زبان گفتاري و نوشتاري:
اگر به اين جمله ساده: «پدرم به من نان مي دهد» دقت كنيد خواهيد ديد كه اين جمله فارسي در همه جاي ايران به همين شكل نوشته مي شود، امّا اگر بخواهيم همين جمله را در لهجه هـــاي مختلف فـــارسي بنويسيم به اين شكلها نوشته مي شود:
«پدرم به من نون ميده»، «پدرم امو نون ميده»، «بوم امو نون ايده»، «بووام امو نون ايده» و ... .
جمله «پدرم به من نان مي دهد» را يك جمله نوشتاري (ادبي) و جمله هاي ديگر را جملات شفاهي (گفتاري) ميگويند، در زبان تركي هم همين جمله را به صورت: «آتام منه چؤره ك وئرير»، مينويسند و امّــا در لهـــجه هاي مختلف به اشكال متفاوت بيان ميشود كه همگي لهجه «زبان گفتاري» شمرده ميشوند: «آتام منه چؤره ي وئره دي»، «آتـــام منه چـــؤره ك وئــرييوْر»، «بووام منه چؤره ك وئرير»، (۲) و ... و به طور كلي مي توان گفت كه تمام زبانها به دو قسمت گفتاري و نوشتاري تقسيم مي شوند.
به درستي معلوم نيست كه انسان از چه زماني سخن گفتن را ياد گرفته است، امّا مي توان گفت از زمان ناطق شدن انسان تا هنـــگام نوشتن زبان او هــــزاران سال طـول كشيده است. بنا براين ميتوان گفت كه زبان گفتاري بسيار قديمي تر از زبان نوشتاري است.
طبيعي است كه پايه هاي زبان نوشتاري بر زبان گفتاري بنا شده است، در عين حال كه زبان گفتاري و زبان نوشتاري با هم ارتباط تنگاتنگي دارند، تفاوت هاي عمده اي نيز در بين آنها ديده ميشود. اين تفاوت ها در همه دنيا وجود دارد.
بعضي از اين تفاوت هاي عمده زبان گفتاري و نوشتاري را ميتوان چنين خلاصه كرد:
1 – در زبان گفتاري اصول دستور زبان رعايت نمي شود. يعني ترتيب اجزاي اصلي جمله (فعل، فاعل، مفعول و...) از لحاظ دستوري به هم مي ريزد.
2 – در زبان گفتاري بر خلاف زبان نوشتاري جملات كوتاه است.
3 – در زبان گفتاري يك كلمه شكل هاي مختلف دارد، امّا در زبان نوشتاري معمولا يك شكل بيشتر نيست، مثـلا: در تركي مصدر«نشستن» را «اوْتورماق» مينويسند، امّــا در لهـــــجه هاي مختلف تركي «زبان گفتاري» به صورت هاي «اوْتورمك»، «اتوروك»، «اتوردوق»، «اتورديك»، «اتورماق» نيز تلفظ مي شود.
4 – گروه هاي خاصي از كلمات در حوزه زبان گفتاري قرار مي گيرند و معمولا نوشته نمي شوند، مثل: كلمات مستهجن و اصطلاحات محلي. در صورتيكه اصطلاحات و واژه هاي علمي، سياسي، فلسفي و ... در محدوه زبان نوشتاري قرار مي گيرند.
5 – تعداد اصوات زبان گفتاري بيش از زبان نوشتاري است.
6 – فراگيري زبان گفتاري از بدو تولد كودك و از طريق خانواده است، امّا محل فراگيري زبان نوشتاري مدرسه است، بنابراين افراد بيسواد با زبان نوشتاري كمتر آشنايي دارند.
چون زبان نوشتاري تركي در مدرسه آموزش داده نمي شود، لذا براي خواننده و شنونده تا حدودي مشكل و ديرآشنا مينمايد.
همانطوركه زبان نوشتاري ادبيات فارسي را نمي توانيم زبان مخصوص يكي از شهر ها يا استانهاي ايران بدانيم، زبان نوشتاري تركي را نيز نميتوان مخصوص محل خاصي دانست. اين زبان قوانين ويژه اي دارد و زبان نوشتاري طبق آن قوانين نوشته مي شود، لـــذا اين قوانين را در ذيل مي آوريم، امـــيد است مورد توجه و استفاده قرارگيرد.
نویسنده: محمد عرب خدری
منبع: کتاب " زبان ترکی قشقایی و نحوه نگارش آن" تالیف اسدااله مردانی رحیمی
اتک لر(پاورقی ها)
............
(۱) - موارد ۱۳ تا ۲۵ توسط نویسنده این وبلاگ اضافه شده اند
(۲ ) توضیح نویسنده وبلاگ:
عدم رعایت آئین و ضوابط نگارش، نوشته را معیوب کرده و آنرا سست و بی ارزش می کند و عدم توجه به اصول و قواعد یک زبان باعث کم رغبتی خواننده به نوشته می شود.
درخراسان بزرگ نیز، هرنویسنده ترکی خراسان جهت تلفظ راحت و صحیح خوانده شدن متن در رسانه نوشتاری صورت هاي مختلفي از آوا نگاري را پيشنهاد و بکار می گیرد که دراین پست به چند نمونه از آنها در حالت کلی اشاره می شود:
1- استفاده از الفبای عربی (و فارسی که آن هم از عربی گرفته شده است) درنگارش زبان ترکی خراسانی بدون اعراب گذاري، و خواندن و نوشتن متن ترکی با قوانین دستوری (گرامری) زبان فارسی،که دراین صورت صداهای صامت و حروف درمتن نشان داده نمی شوند و خواننده باید خودش این صداها را (ازقبیل فتحه و کسره و ضمه و تنوین و ....) تشخیص دهد. (به عنوان مثال لغتی همچون «کرم» را درنظر بگيريم كه درصورت عدم اعراب گذاری می توان آن را به صورتهای زير تلفظ كرد: 1. کَرَم 2.کِرم 3.کِرِم 4.کُرُم) اين خود باعث چند گانگی تلفظ کلمات خصوصاً برای مبتديان و علاقه مندان به فراگيری زبان ترکی میشود.
2- روش دیگر استفاده از الفبای عربی (فارسی)است با توجه به غير فونتيک بودن الفبای و خط عربی، مصوتها درالفبای عربی درهنگام نگارش ظاهر نمی شوند بناچار برای نمایش آنهادر رسانه نوشتاری با استفاده ازاعراب گذاری و در مواردی علاوه براعراب گذاری از الفبای لاتین و در مواردی دیگر هم ازالفبای انگلیسی تواما استفاده می کنند.
3- روش دیگر نگارش ترکی با الفبای زبان ترکی که با اندک تفاوتی ازالفبای عربی گرفته شده است با رعایت قوانین زبان ترکی آذربایجانی است.
4- روش مدرن تر دیگر نگارش با الفبا ( عربی) و قوانین زبان ترکی توام با آوا نگاري با استفاده از حروف لاتين در ترکی آذربایجانی و در مواردی با اندک تفاوت ازآن است. مشکل آوانگاری فونتیک با الفبای عربی (یا فارسی) و دلایل ديگری از قبیل اتوماتیک سازی خط و معکوس پذیری در ترجمه از یک زبان به زبان دیگر توسط سیسم های کامپیوتری و دلایل بسیار دیگر باعث شده است، زبان تركي با الفباي لاتين یا با اندكي تغييراتی درآن نگاشته شود. این الفبا کاملا الفبا نگاری و آوا نگاری شده است و درآن صداهای در متن نوشتاری به نمایش گذاشته می شود و هر حرف دارای یک صدا و یک شکل است و هر صدا به همان صورتی که نوشته می شود خوانده و تلفظ می گردد.
۵-درترکی خراسانی با لهجه بجنوردی هنگامی که ترکی را با الفبا و قوانین دستوری فارسی می نویسند حمله فوق بصورت :" آتم منه چری بریه" و هنگامی که باقوانین ترکی و الفبای عربی نوشته می نویسند بدین صورت: آتم منه چئری بئرییه؟ در می آید.
و البته نحوه نگارش های دیگری نیز با الفبای عربی با قوانین فارسی بااعراب گذاری و بودن اعراب گذاری و روشهای بسیار قدیمی از جمله روش ابجدی مکتب خانه ای! موجود است و البته روشهای من در آوری دیگری نیز وجود دارند! بطور کلی هر نویسنده ای یک راه و روش مخصوص خود انتخاب و بااجتهاد خود عمل و اقدام به نگارش ترکی بجنوردی! می نماید و راه خودرا می رود!