چئلله درگریوان
چئلله در میان تركان گریوان واقع در بخش مرکزی بجنورد روز خاصی قلمداد می شود. و مراسم و آئین خاص خود را دارد. در این شب با شرکت افراد فامیل و همسایگان جشن سرور برپا می گردد و حاضران در مجلس جشن چئلله گئجه سی، ضمن خوردن خوراکی و میوه و استفاده از تنقلات، شب را به خوشی سپری می کنند. آنها اعتقاد خاصی به یمن و برکت و دعا در این شب دارند.
چئلله گئجه سی:
چئلله یک کلمه ترکی است به معنای نهایت کشیدگی این شب به خاطر طولانی بودن آن بدین صورت نامگذاری شده است. چئلله كه جمعا 60 روز است 40 روز بهی (کاتا) چیلله و 20 روز كیچیك چئلله است. در گریوان، هنوز رسم شب چئلله، به همان حلاوت گذشته باقی است. جمع شدن دور هم، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجان انگیز ازجمله آنهاست. حتی وقتی ساكنان ساده و بیریای روستا، دور هم جمع می شوند، دست از شوخیها و نقل روایات فولکوریک و « تاپماجالار » و « بایاتیلار » و یئرلمه (هه ئ لو) بر نمیدارند. داستان هایی از وقایع گذشته نقل میکkند و یئرلمه یا (ترانه) میخوانند. و شبخوشی را میگذرانند.
نمونه بایاتی ( دوبیتی ) فولکوریک ترکان گریوان:
«بيرچولوم تنبه كئ چئن، گئدئم قه له گزماغئنه
بيرگولئنگ ايزماغئ چئن، قالدئم قيامت گينئنه
ايزي يه نگ بئله ايزكئ، بلگئ ديوئنده قالمه سئن
سئووئ نه نگ بئله سئووئن، ارمان ايره ئ ده قالمسئن».
چئورمه : آذربایجان تورکچه سی
(بير اووج تنباكو اوچون، گئتديم كندلر گزماغينا)
(بير گولو درماغي اوچون، قالديم قيامات گونونه)
(دريرسن گر بئله دركي، يارپاق ديبينده قالماسين)
(سئويرسن بئله سئوگينن، آرزون اورهکده قالماسين)
ترجمه فارسی: دوبیتی فولکوریک
«برای یک مشت تنباکو رفتم به گشتن فلعه ها
برای چیدن یک گل ماندم تا روز قیامت
اگر می خواهی گلی بچینی طور بچین که برگی در بوته اش نماند
اگر می خواهی یار انتخاب کنی چنان کن که تمام آرزوهایت را برآورده کند و بتمام آرزوهایت برسید. ».
نمونه تاپماجالار:
1- گلن لئی لئی، گئدن لئی لئی، بیر قیچینین اوستونده دوران لئی لئی؟ (درب قدیمی)
2- داغدان گلير داغ كيمي، قوللاري بوداق كيمي.
اهييلير سو ايچمهيه، بؤيويور آسلان كيمي. (سیل)
دیدار از بزرگان :
یكی دیگر ازآیینهای ویژه این شب درگریوان، دیدار از بزرگان و سال خوردگان فامیل است. دراین شبها، افراد فامیل در همایشی صمیمی دور هم جمع میشوند و به قصههای فولکوریک بزرگترها گوش میدهند. در این شب، بزرگترها با كودكان هم بازی میشوند، بازی "پرد یا پوچ" از جمله بازیهایی است كه درشب چله با مشاركت همه اعضای خانواده رواج دارد.
قارپوز چئلله ( چئلله قرپوزی ) :
اولین چیزی كه از یاد آوری شب چئلله به ذهن خطور میكند، حضور « قارپوز / قرپئز » در این مراسم است. هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخفامی، شادابی و سر زندگی است. « هندوانه » برای شب چله لازم است و این رسمی است كه تاكنون بدون تغییر باقی مانده است. ترکان گریوان معتقدند با خوردن "چیلله قرپیزی، لرز و سوز سرمای زمستان به تنشان تاثیر نداشته و آنرا حس نخواهند کرد و خوردن کدو / کدئ نیز سبب افزایش قوه ادراک و عقل می شود و چنانچه چئلله گئجه سئ، هوا ابري باشد محصولات سال آينده فراوان خواهد بود.
درگریوان در چئلله گئجه سئ، ریشسفید و بزرگ خانواده درحالیكه با چاقو " چیلله قارپیزی / قرپیزی " را میبرد، بزبان ترکی میگوید:
" کاتا (بویوک) بلامیزلاری بو گئجه كسدئم " که بمعتای "بلایای بزرگ خودمان را امشب بریدم" می باشد .
از قدیمالایام، درگریوان که از یخچال و فریزر خبری نبود. کشاورزان در اواخر فصل برداشت محصول خربزه و کدو ، هندوانه و...، برای این كه از گزند سرما و حیوانات موذی در امان بمانند، روی آنها را با خار و خاشاك و بوتهها می پوشاندند. در مواردی نیز از اواخر تابستان مقدار زیادی ازآنها را در تور میگذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه یا انباری آویزان میكردند تا در هوای آزاد خراب نشود و یا اینكه در كاه قرار میدادند و درجاهای خنك مانند آغل و گاهدان و معمولا درلابلای گاه زرد رنگ نگهداری می كردند. ضمن اینكه درآن سالها خربزه و کدو یكی ازمهمترین محصولات كشاورزان روستای گریوان بوده است. (ضمنا گریوانلی لار به کدوخور معروفند!).
علت حضور کدو در سفره ی شب چئلله طبع گرم آن در برابر سرمای شروع دی بوده و طبایع گرم و سرد را در سفره ی چئلله و نوروز می گذارند تا هر مزاجی به فراخور خود و بانگاه طب سنتی از این خوان ها بهره مند شود.
آجیل چیلله گئجه سی:
آجیل هم یكی دیگر از ملزومات شب چیلله درگریوان بوده و است. از سالهای دور، تنقلات شب چیلله، به نام آجيل چئلله گئجه سئ معروف است و ازانواع میوه و تنقلات به ویژه قرپوزیاقارپوز(هندوانه)، نار (انار)، آلما یا آلمه (سیب)، قاورقا یا قورقره(گندم برشته)، ایده (سنجد)، کدئ (کدو پخته شده )، چغندر پخته یا لبو، ایزٶم یا اٶزٶم(انگور)، چی یئت ( تخمه) ، نخودچی كشمش، قوز (گردو)، یئرکوکو( هویج و یا شغلم و....)، در مجمه قدیمی مسی تدارک شده و می شود. ازشکلاتهای رایج در آن شب « قند فیت » (شبیه مدادهای پرچمی) و آبنبات رنگی را که به صورت « خوروز قندی » تهیه میشد و مورد علاقه کودکان بود را میتوان نام برد و به شیرنی های مثل حلوای قوزی و کنجدی اشاره کرد.
اكنون، در سفره شب چیلله مردمان گریوان که وضع مالی خوبی دارند انواع آجیلهای تشریفاتی! نظیر: پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوههای گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را میتوان مشاهده كرد.
چینش خوراکی های متنوع و بسیار ساده بر روی سفره ترمه یا مجمه مسی و خواندن داستان های قدیمی و یئرلمه توسط افراد خانواده، بخشی ازخاطراتی است که هیچگاه ازحافظه ی تاریخی مردمان این مرز و بوم محو نخواهد شد.
خوانچه (چئلله لیک)
«خوانچه» (چئلله لیک) و یا « خونچا » به تحفهای گفته میشود كه خانواده داماد در شب چئلله برای خانواده تازه عروس میفرستد. در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه میتوان تحفههای رنگارنگ نظیر پارچه های گرانقیمت، طلا و میوهها و شیرینیهای متنوع و آجیل را مشاهده كرد
سابق براین، یعنی زمانی که ما هنوز کودک بودیم (دهه سی) شب چله حال و هوای دیگری داشت که با چله های امروزی بنظر من فقط وجه اشتراک شان هندوانه شب چله است و گرنه مراسم امروزی شب چله، لطف و صفای آن روزگاران را ندارد. رسم بر این بود که در شب چله برای نو عروسان که هنوز درخانه پدر بودند عصر چله در یک سینی بزرگ مسی ( مجمعین) یک عدد هندوانه در وسط و انواع خشکبار محلی در اطراف ان و لباسی نو که ( یک دست لباس و یک چادر و..) در کنار خوردنی ها گذاشته و چارقد گلدار بزرگ زیبایی هم روی آن می انداختند (البته بعضی ها یک چارقد از زیر وسایل هم اضافه می کردند تا هدیه زیباتر جلوه کند). و آنرا با تشریفات خاصی به خانه عروس می بردند. حمل کننده این سینی هم هدیه ای از مادر یا پدر عروس خانم دریافت می کرد. منتها اگر دختر به خانه بخت رفته باشد این کار بر عکس از طرف خانواده دختر برای دخترشان بعنوان (چله پائی)، فرستاده می شود.
دیدار از خانواده عزادار (تزییه لی) :یکی دیگر از آداب و رسوم زیبای مردمان گریوان در شب چله بردن هندوانه، و جمع شدن در خانه فامیلی است که عزیزی را در طول سال (تزییه لی ) از دست داده باشد" عزادار " است می باشد.
شب نشینی های زمستانی :
شبنشینی در اواخر پاییز و فصل زمستان بیشتر صورت می گیرد چرا که عموما بعد از برداشت محصول درفصل پاییز، اوقات فراغت و بیکاری روستائیان آغاز شده و تا پایان زمستان ادامه پیدا میکند.
خانواده ها در شب های بلند زمستان به دیدار اقوام، آشنایان و دوستان رفته و با صمیمیت و لذتی خاص به گفتگو می پردازند. دراین شبنشینی ها اعضای خانواده ها دورهم جمع شده و دسته حمعی بر سر موضوعی خاص گفتگو و اظهارنظر می نمایند؛ و معمولا یکی از مردان حاضر در مهمانی که باسوادتر و خوش سخنتر از سایرین است بیشتر از همه درباره کارهای روزانه، خاطرات خود و گذشتگان و یا داستان های و افسانه های فولکوریک یا حوادث تاریخی که به آن مَثل معروفند و بسیار جذاب و شیرین هستند صحبت می نماید و دیگران همگی سراپا گوش می دهند.
چیلله چیخدی :
درگذشته مردم که دراین مدت 60 روز دو چئلله از دوره ی سرمای طولانی مدت به ستوه می آمده اند، سه شب آخر چله ی کوچک (یعنی شب های 28 و 29 و 30 بهمن ماه) را از هنگام غروب تا پاسی از شب به آتش بازی و شادی طی می کردند. کودکان و نوجوانان و جوانان چند روز قبل از این تاریخ با تهیه ی توپ ( درست شده از البسه و پارچه های کهنه که به صورت دستی با سیم و مفتول پیچیده شده و یک سیم یک متری از آن آویزان است) و قرار دادن آن در نفت به استقبال این شب ها می رفتند. دراین سه شب مردم با روشن کردن آتش و پرتاب گوگ های آتشین به هوا در حیاط های بزرگ روستا و در میان کوچه ها و روی تپه ها و محوطه های باز به شادی و خوشحالی می پرداختند. این رسم جهت رعایت مسایل بهداشتی و امنیت سلامتی در حال حاضر انجام نمی شود. آنها با پرش از روی آتش اشعار زیر را می خوانند:
چئلله چیخدی، باهارگلدی
قوورانچی، ناهارگلدی
اَمَن دَمَن :
بعد از این سه شب، اَمَن دَمَن (اهمن و بهمن) می آید که شامل 10 روز اول اسفند ماه می باشد. شعر فلکوریک زیر را می خوانند:
"امن دمن، اون اید یوز(ایز) من، یاخشی گلدی قازان- قازان سوت، پیس گلدی کله پاچالاری یوت "
(اهمن و بهمن آرد کن صدمن، خوب آمدم میخوری شیر و کره و پنیر، بد آمدم میخوری کله و پاچه).
نتیجه اینکه:
چیللهگئجهسی به عنوان بلندترین شب سال با شور و حال خاصی در بین تورکان خراسان برگزار می شود. چیللهگئجهسی با حاکمیت هزار ساله تورکان بر بخش های وسیعی از آسیا و ...، در بین اقوام و ملل نیز جای مهم و ویژه ای یافته است.
گر چه هماكنون جشن شب چئلله، در شهرهای خراسان، تاحدودی رنگ و بوی باستانی و سادگی خود را از دست داده، اما در برخی از روستاها و شهرها از جمله گریوان، رسم شب چئلله، به همان حلاوت گذشته باقی است. جمع شدن دور هم، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجانانگیز. حتی وقتی ساكنان ساده و بیریای روستا، دور هم جمع میشوند، دست از شوخیها و نقل روایات و « تاپماجالار » و « بایاتیلار» برنمیدارند. شاید نقل این تاپماجالار (معماها) و بایاتیلار(دوبیتی ها) یكی از مشخصههای چیللهگئجهسی باشد اما هندوانه و انار مهمترین مشخصه آن است.
اعمال چیللهگئجهسی
1- رفتن به شب نشینی ها
2- خواندن داستانهای فولکوریک
3- خواندن اشعار و بایاتی های محلی
4- نقل خاطرات شیرین ، تاپماجا (معما)ها ، لطیفه ها و...
5- خوردن شیرینی جات و خشکبارهای محلی (آجیل چیللهگئجهسی) و...
با آرزوی سلامتی و شادکامی و تبریک پیشاپیش شب چیلله با چند اس. ام. اس ترکی این گزارش را به پایان می بریم :
پائیزگئدیر، سونرا بٶران فارگلیر
سوفرالارا حلوا، قارپوز،نار گلیر
چئلله گئجه ائل اویانی شاد ایدیب
بزیم یوردا ائیله بیل باهار گلیب
نـه گـؤزلـدیـر ائـلیمـین قائدالاری
چیلله سی، چرشنبه سی،ایل بایرامی
بیزیم ائلده هرشئیین اؤز یئری وار
چون اونـون 7میـن ایل تاریخـی وار
گول اوزونوز انار كیمی قیرمیزی، گئجه نیز چیلله قارپیزی كیمی شیرین، گولماغینیز پوسته كیمی داواملی و عمرونوز چیلله گئجه سی كیمی اوزون و غملرینیز آونون گونو تکین قیسغه اولسون .
" روي گل شما، به سرخي انار؛ شب شما به شيريني هندوانه ؛ لبتان مثل پسته خندان، عمرتان به بلندي چئلله و غمهايتان به كوتاهي روزش باد."