اشاره: نام‌هاي جغرافيايي بازگوكننده هويت فرهنگي و طبيعي ملل روي زمينند كه اغلب به دور از اميال سياسي و اجتماعي پديد آمده و در حقيقت زاييده فطرت انسان‌ها مي‌باشند. نام‌هاي جغرافيايي ريشه در فرهنگ و زبان ملل ساكن در واحدهاي مختلف جغرافيايي دارند و به منزله سند هويت و شناسنامه اقوام مختلف محسوب مي‌شوند.

 تغيير نام اسامي جغرافيايي يك قوم به سود قوم ديگر با آيات الهي و فطرت انسان‌ها ناسازگار است. پروردگار جهانيان خطاب به دانشمندان نشانه‌هاي خود را اين چنين بيان فرموده است: «و من اياته خلق السموات والارض و اختلاف السنتكم و الوانكم ان في ذالك لايات اللعالمين» (1) و از آيت‌هايش آفريدن آسمان‌هاست و زمين و اختلاف زبان‌هاي شما و رنگ‌هاي شما، بدرستي كه در آن هر آئينه آيت‌هاست براي دانايان.

 سياست همانندسازي و فرهنگ‌زدايي قومي و تحريف واقعيت‌هاي تاريخي يكي از بلايايي است كه متاسفانه از زمان روي كار آمدن خاندان وابسته پهلوي به مورد اجرا گذاشته شد. چنان كه مي‌دانيم در طول تاريخ ايران خاندان پهلوي تنها رژيم حكومتي است كه با تكيه بر بيگانگان و توسط بيگانگان و در جهت حفظ منافع و مصالح آنها روي كار آمد و با تغيير سلطنت از قاجاريه به پهلوي وابستگي آنها به استعمار به مراتب بدتر و شديدتر شد.

قبل از روي كار آمدن سلسله پهلوي، در بين اقوام ايراني خودي و غيرخودي مطرح نبود. متاسفانه بعد از به قدرت رسيدن رژيم پهلوي با حمايت جدي دولت انگليس و ايادي فراماسونر آن، ناسيوناليسم افراطي تحت عنوان ايدئولوژي ناسيوناليسم شاهنشاهي با عناوين باستانگرايي، پان ايرانيسم و پان آريائيسم از طرف روشنفكرنمايان وابسته به حاكميت پهلوي با تكيد بر محوريت نژاد آريايي و زبان فارسي به شدت تبليغ شد و در برنامه‌ريزي‌هاي ارگان‌هاي دولتي فلسفه ملي‌گرايي و آرياپرستي جايگزين فلسفه ميهن‌پرستي شد. بدين ترتيب طرح يكسان‌سازي فرهنگ و زبان اقوام ايراني به بهانه واهي ايجاد وحدت ملي با تلاش‌هاي بي‌وقفه رضاشاه و دولتمرداني كه اكثراً وابسته به لژهاي فراماسونري انگليس بودند به شدت دنبال شد.

 رضاشاه بعد از تغيير سلطنت از قاجاريه به پهلوي به قدري در محو و نابودي نام و آثار باقي‌مانده از سلسله قاجاريه و ساير آثار باقي‌مانده از گذشتگان ،افراط به خرج داد كه حتي اعتراض يحيي دولت‌آبادي را نيز كه خود در روي كار آمدن سلسله پهلوي نقش داشت برانگيخت. زيرا طبق نقشه و طرح تئوريسين‌هاي رضاشاه قرار بود نام آثار تاريخي، كاخ‌ها، شهرها، دهات، كوه‌ها، رودخانه‌ها، جنگل‌ها و سايره را كه نام غيرفارسي داشتند، دوباره نامگذاري كنند: «اگر در هر تغيير سلطنت آثار پيش را محو كنند و يا نام اثرگذارندگان را بردارند نام محوكنندگان نام‌ گذشتگان هم به دست آيندگان محو مي‌گردد»(2)

 در رابطه با تغيير نام واحدهاي جغرافيايي آذربايجان در زمان سلسله پهلوي تقي سرلك، استاندار وقت آذربايجان در نامه شماره 29399، مورخه 28/6/50 به مرحوم استاد سيدجمال ترابي طباطبايي كه در آن زمان رئيس موزه آذربايجان بود نوشته است: «در تعقيب مذاكرات مورخ 23/6/50 كميته تغيير نام اسامي نامأنوس پاره‌اي از روستاهاي استان وابسته به شوراي مركزي جشن دو هزار و پانصدمين سال بنيادگذاري شاهنشاهي ايران در آذربايجان‌شرقي بدينوسيله فهرست مورد نظر به پيوست ايفاد مي‌گردد. خواهشمند است در دومين جلسه كميته كه در ساعت 9 صبح روز دوشنبه 29/6/50 در سالن كاخ استانداري تشكيل خواهد شد حضور به هم رسانيد... تقي سرلك ـ استاندار و رئيس شوراي مركزي»(3).

 بنا به نوشته استاد صمد چايلي: «نوشتار اسامي روستاهاي آذربايجان بيش از چند دهه سابقه ندارد. اغلب اين نوشته‌ها كه در مجموعه‌ها و كتاب‌هاي گوناگون ديده مي‌شود با گفتار و گويش محلي منطبق نيستند. بدين ترتيب كه اين نوشته‌ها با استفاده از حروفي كه در اين سرزمين به كار گرفته نمي‌شود به نگارش درآمده و يا به اشكال نامناسب ترسيم شده و در مورد زيادي هم مطابق با «گفته»ي مردمان محل نبوده است. اين نوع نوشته‌ها در موارد متعددي معاني اسامي را عوض كرده، و حتي به كلمه‌اي متضاد با كلمه اصلي درآمده‌اند. نگارش صحيح اين كلمات كه كمك شاياني به دريافت معاني آن‌ها مي‌نمايد، مي‌تواند گام مثبتي در امر فعاليت فرهنگي به حساب آيد». (4)

تغيير نام اسامي جغرافيايي به سود قوم خاصي در حقيقت حراج تاريخ و  دیگرفرهنگ ها محسوب مي‌شود. كيفيت تركيب جمعیتی ايران بايد همه را از زشتي‌هاي ناسيوناليسم افراطي دور نگه دارد زيرا وحدت ملي ايران در گرو تساوي حقوق همه اقوام ايران و برخورداري آنها از مزاياي مساوي و عادلانه استحكام مي‌يابد.

 تغيير نام واحدهاي جغرافيايي آذربايجان از سال 1316 لغايت 1385 هجري شمسي را به نقل از كتاب‌هاي: «سرگذشت تقسيمات كشوري ايران»(5) و «فرهنگ اسامي روستاهاي آذربايجان‌شرقي» و «واژه‌هاي برابر فرهنگستان ايران» (6) نقل مي‌كنيم:

 لازم به ذكر است كه خلاصه‌اي از اسامي تغيير نام يافته و تحريف شده واحدهاي جغرافيايي آذربايجان در شماره 3 مجله كولتور چاپ شده بود هم‌اكنون بعد از تصحيح بعضي از كاستي‌ها و اضافه كردن بعضي از اسامي تغيير نام يافته و يا تحريف شده ديگر، تقديم علاقه‌مندان مي‌گردد.

عناوين برخي از تغيير نام‌ها در واحدهاي جغرافيايي آذربايجان در یکی از لینگ های زیر مطالعه فرمایید

1- تغییرنام های جغرافیایی در آذربایجان


پي‌نوشت‌ها:

1 ـ قرآن مجيد ـ سوره روم ـ آيه 22

2 ـ حيات يحيي ـ يحيي دولت‌آبادي ـ جلد 4 ـ صفحه 398

3 ـ هفته‌نامه آسان ـ شماره 49 ـ سال 1383 ـ ص 6

4 ـ فرهنگ اسامي روستاهاي آذربايجان‌ شرقي ـ صمد چايلي ـ نشر اختر ـ چاپ اول 1387

5 ـ سرگذشت تقسيمات كشوري ايران ـ جلد اول (آذربايجان‌شرقي، آذربايجان‌غربي، اردبيل و اصفهان) ـ تأليف فاطمه فريدي مجيد ـ با همكاري فاطمه دفتري و نجمه ملك‌پور ـ مقدمه و تمهيد و بررسي نهايي حسن حبيبي ـ 1388 چاپ اول ـ بنياد ايران‌شناسي

6 ـ واژه‌هاي برابر فرهنگستان ايران ـ حسن كيانوش ـ انتشارات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ـ چاپ اول 1381

منبع خبر : دکتر محمد حسن پدرام