بابرشاه و.........

بنام تُرک زیبا روی

بهبود مرادی۱, [۲۴.۰۵.۱۷ ۰۹:۵۳]

[Forwarded from بهبود مرادی۱]

گذشته یک قوم

امروزه با توسل جستن به علم توپونیم (اسامی جغرافیا) ایتونیم (اسامی طایفه ها و قبایل) به عمق تاریخ رفته در آسیا نزدیک و مرکزی به اسامی همچون اور (اَر) (تور) تورک بر میخوریم که به معنی جنس مذکر مرد و اوروق طایفه ایکه از دلیر مردان تشکیل شده است بر می خوریم که این تمدن برای اولین بار در حاشیه دریاچه اورومیه شکل گرفته وتاثیر بزرگی در روند اجتماعی آنروز داشته است  و نام خودرا با این اسامی در تاریخ ثبت کرده اند؛ تاثیر تمدن اورها از کلمه روم گرفته تا به اورال آلتاییک آسیای مرکزی ادامه یافته و درادامه اسامی همچون اورارتو؛ آرارات؛ آریا؛ عرب؛ اوروق (عراق) اَرَن (ایرن)  ایران و نیز کلماتی همچون زیگ اورات اورمزد و اَه اورمزد تجلی یافته امروز هم دربین اویماق های ترک با اسامی همچون اورخان و غیره براه خود ادامه میدهد؛

ملت تمدن ساز

مردم ترک در شکل دهی تمدن بشری نقش به سزایی ایفا کرده با ایجاد امپراطوری های متعدد از شرقی ترین نقطه آسیا تا به قلب اوروپا حکمرانی کرده اند؛ در منابع تاریخی با اسامی همچون اورها ؛ هونها و هپتالها و آفتالیت ها و غیره نام خودرا در تاریخ ثبت کرده اند؛ بنا به اظهارات اهل فن ملت ترک برای اولین بار شهر سازی در دنیا شروع کرده قانون مدنی اجتمای را بنام یاسای حمورابی تنظیم و با این احکام امپراطوری عظیم خودرا ادراه می کردند؛ آرکولوژیست ها در یافته های خود تا بدانجا پیش رفته اند که گویا ترکان با توسل به توتم (سمبل) سه گانه خود اولین حِرَم سازان دنیا بوده اند

پیام آوران صلح و دوستی

بنا به روایت تاریخ هونهای ترک نژاد ساکن درآسیا صغیر بعد از جنگ گریزهای پی در پی اولین صلح نامه جهان را مابین مصریان باستان تنظیم نام خود را به عنوان ملت آشتی جوی به جهانیان عرضه داشته اند؛که سی سال قبل این لوح زرین که به زبان ترکی قدیم ثبت شده است از حوالی تنگه بُسفُر پیدا شده حالیه در یکی سالن های سازمان ملل متحد به عنوان میراث بشری نگهداری میشود

 سلحشوران تاریخ

ملت ترک با تاثیر گرفتن از آیین مترقی شامانیزم همواره در راه اعتقادات دینی خود جانفشانی کرده در این باب هم نام خودرا به عنوان مروجین آیین تک خدایی در جهان ثبت کرده اند؛

همانطوری که در نوشته های قبلی خود ذکر کرده بودم مردم ترک تنها ملتی بودند که با آیین  دین مبین اسلام  خود را وقف داده و آنرا با آغوش باز پذیرا شدند؛ و این سلحشوران تاریخ از زمان غزنویان پرچم اسلام را بر دوش گرفته از شرقی ترین نقطه کشور چین تا به قلب اوروپا بسط داده و در کنار کشور داری و سیاست و عاملان ترویج فرهنگ نیز بوده اند؛ و همان طوریکه مستحضر هستید قرن پانزدهم میلادی اوچ شکوفایی امپراطوران ترک  محسوب شده در آسیای صغیر دولت عثمانی نصف جهان اسلام را رهبری نموده تا قلب اوروپا نیز نفوذ کرده بودند و در ایران دولت شیعه مدار صفوی بر روی کار آمده در شرق ایران نیز بقول اورپائیان مغولان ترک تا قلب کشور هند پیشروی کرده بودند؛ در بین این سرداران سلحشور میتوان نام بابرشاه تیموری را برد که سر سلسله امپراطوری کؤره کن ها در شبه جزیره هند و افغانستان بوده است.

همانطوریکه میدانیم ظهیرالدین محمد بابر از ناحیه پدری نوه پنجم امیر تیمور پسر عمر شیخ بوده از ناحیه مادری با چند واسطه به چنگیزخان بزرگ پیوند سببی پیدا میکند این سرداربزم و رزم در سال 888 هجری قمری در شهر اندیجان چشم به جهان گشود در یازده سالگی پدر خودرا از دست داده زمام امور حکومتی نه چندان مستحکم پدرش به دست می گیرد؛

حکمرانان عالم پرور

عموما پادشاهان ترک همچون سلطان محمود غزنوی تا سلجوقیان و ایلخانیان صفوی یان و بابریان هند و غیره  در دستگاه حکومتی خود خوان گستر هنرمندانی بوده اند که  در کنار کشور داری اهمیت خاصی به ترویج مدنیت داده شاعران زیادی را تشویق می کردند به زبان های ترکی عربی و خصوصا زبان دری (فارسی) که مقطعی در تاریخ زبان کتابت پادشاهان ترک بوده است؛ طبع آزمایی کرده و خلق آثار نمایند؛ در بین خاندان یاد شده بالا بابریان هند جایگاه ویژه ای داشته شاعرانی که از تعصبات مذهبی صفوی یان دلگیر بودند روی به خاندان بابر هند آورده به تاثیر از شاعر بلند آوازه ی قرن نهم خواجه نظام الدین امیر علیشیر نوایی اسلوب و سبک شعر هندی را در در زبان فارسی پی گرفته و این نوع گویش شعری به ادبیات دری اضافه میکنند؛

تاجداران شاعر

در ادبیات ترکی و فارسی پادشاهانی همچون قاضی بُرهاالدین؛ جهان شاه حقیقی (قارا قویونلو) یعقوب بی قارا قویونلو؛ سلطان حسین بایقرا؛ سلطان سلیمان قانونی؛ شاه اسماعیل صفوی؛ سلطان عبیداله شیبانی (عبید) و نهایت بابرشاه خود طبع شعر داشته از خود اشعار فاخری خلق کرده؛ مجموعه دیوانی به خزائن هنر ترکی و فارسی اضافه می کنند.

ناگفته نماند که در خاندان بابری دیگرشاعرنویسنده گانی همچون اورنگ زیب و اکبرشاه غیره نیز بوده اند؛ بابرو آثارش.

اما صحبت ما در این مقال از زندگی پر فراز نشیب انسان وارسته ای همچون ظهیرالدین محمدبابرشاه بوده با داشتن روح لطیف و نا آرام خود دست به کشور گشایی زده در اوان جوانی  بعداز فتح شهر کابل با اندک اطرافیان خود قسمت های غربی کشور هند را  تصرف کرده نام و آوازه خودرا در کنار نامی همچون اسکندر مقدونی به عنوان جهانگشای جوان در تاریخ ثبت کرده تا در نهایت دهلی پایتخت کشور هزار مذهب هند را نیز تسخیر می کند؛ بابر در زندگی هنری خود چندین اثر ارزشمند همچون بابرنامه به نثر و دیوان شعر و رساله والدیّه دیگر آثار که همگی به زبان مادری خود ترکی  بوده گاها از روی تفنن شعری دری هم  سروده به اشعار پر مغز ترکی خود اضافه می کرده است ؛ در بین آثار بابر شاه یک نوع اختراع الفبای ترکی که در واقع آخرین الفبای جهان ترک محسوب می شود ابداع کرده و با همین خط یک نسخه قرآن نیز نوشته است حالیه این اثر کم نظیر در کتابخانه آستان قدس رضوی شهر مشهد نگهداری میشود؛

عاقبت بابر

بابر همچون پدران نیک اندیش خود به عنوان یک مسلمان متعقد نماز گزار قبله حاجات بوده و مروج مذهب حنفی بشمار میرود؛ اما در عین حال فکر جهان شمول داشته به تمام ادیان ملتها با دیده احترام نگاه می کرده است؛ و در نوشته های خود توصیه به جانشینان خود سفارش میکند که با مردم غیر مسلمان سخت نگرفته بلکه به دین آنها هم احترام بگذارند بابر در عمر خود سه همسر اختیار کرده و فرزندانی هم داشته است؛ این حاکم خیرخواه در کنار کارهای خود به آبادانی کشور اهمیت خاص قائل بوده برای رفاه مردم همواره تلاش میکرده است؛ و علاقه زیادی به طبعیت داشته به همین جهت چندین باغ با نظارت شخص خود احداث نموده؛ و مردم را بدین کار تشویق می کرده است؛ این مرد وارسته عاقبت در سال 937 هجری قمری و درسن 49 سالگی به دورد حیات گفته و تن بی جانش را خود باغی که در شهر با صفای کابل ساخته بو بخاک سپرده و بنای در خور شان خود برایش احداث می کنند؛ حالیه خاک این مزارپاک  توتیای چشم سوخته دلانی از اطراف اکناف عالم هست که سالیانه هزاران نفر مردمان شیفته زیارت کننده بدین مکان کعبه سان روی می آورند؛

سخن خود را با دوبیتی شور انگیزترکی از این عارف دَیهِیم دار به پایان برده؛ و تا سخنی دیگر از مخاطبین فرهیخته خود هلالیت طلبیده و همگی تان به خودتان واگذار میکنم؛

می ترکینی قیلالی پریشان دور من

بیلمم نه قیلیم ایشیمه حیران دور من

ایل بارجه  پشیمان اولور و توبه قیلیر

من توبه قیلیب من و پشیمان دور من

با احترام  ائلچی بئ 1/3/1396  بندرانزلی