حکومت های ترک تبار و وزیران کاردان ایرانی!‼️

حکومت های ترک تبار و وزیران کاردان ایرانی!‼️
دیر زمانی است که کتب درسی تاریخ ایران، به جولانگاه و عرصه¬ی تاخت و تاز بلامنازع نویسندگان پان فارس مبدل گشته است. محصول قلم فرسایی گروه مزبور نیز ملغمه ای است از افسانه های خوشایند قوم فارس و قصه های شیرین و غرور آفرینی که خیلی از نویسندگان به منظور تعریف و تمجید از نژاد و ملت خویش به خلق آن دست می یازند و به نام تاریخ به خوردِ مخاطبان خویش می دهند. نوشته هایی از این دست که عمدتاً با هدف تمجید نژاد و قوم خودی و بزرگنمایی نقش آنان در تاریخ ایران از یک سو و تحقیر و تقلیل نقش اقوام و ملل دیگر زبان، به ویژه ترکان و اعرابِ تاریخ سازِ فلات ایران (که از قضا و به شهادت تاریخ، خیلی پیشتر از پارس ها به فلات ایران قدم گذاشته اند) از دیگر سو به نگارش درمی آید.
این گروه از مؤلفان به پشتوانه-ی حمایت های مادی و معنوی سلسله ی پهلوی و به دنبال اجرای سیاست قومیت ستیزی دوران رضاخانی از هیچ کوششی برای تحقیر و حذف عناصرِ دیگر زبان فلات ایران و بین النهرین فروگذاری ننموده اند. استعمال القاب و عناوین خوشایندی از قبیل بزرگ, عادل, خوشنام و..., برای فاتحان، تاریخ سازان و عناصر خودی و در عوض به کارگیری القاب و عناوین منفی و ناخوشایندی چون غلام، وحشی، غیر متمدن و...! برای عناصر قومی دیگر، نیز انکار و به رسمیت نشناختن حضور سازنده و مفیدِ جنبنده ای غیر از پارس، در فلات ایران، از جمله شاهکارهای این عالیجنابان و اساتید معظم تاریخ می باشد!
نا گفته پیداست که اقدامات نژادپرستانه ای از این دست, در واقع به عادت مألوف و دیرینه ی مولفان مزبور بدل گشته است، تا حدی که تَرک آن بنا برگفته ی پدرانمان قطعاً موجب مرض خواهد بود! برابر پنداری ایرانی با قوم فارس در کتب و نوشته های مزبور, آنهم در سرزمین متکثر و چند قومیتی ایران، سبب شده است تا دیگر زبانان کشورمان در نظر این گونه از نویسندگان, همچون مستأجرانِ شایان ترحّم و شهروندان درجه ی چندم! و صد البته مزاحمی جلوه کنند، که گویا هر از چندگاه با تهاجم مخرب و مرگبار خویش موجبات ایجاد اختلال در سیر تاریخ و تمدن قوم پارس به عنوان تنها قوم تمدن ساز تاریخ! را فراهم آورده اند! اقوامی که (البته به زعم مؤلفان کتب درسی) نه تنها فاقد هرگونه نقش، در تکوین و شکل گیری تاریخ و فرهنگ ایران زمین بوده اند بلکه عاملی مهم در تضعیف و تخریب تمدن و فرهنگ آن نیز به شمار آمده اند!
به جمله ی زیر از کتاب اجتماعی دوره ی ابتدایی که با هدف شستشوی مغزی کودکان ترک و بی هویت سازی آنان آمده, دقت کنید: "حاکمان تُرک تبار از کشور داری اطلاع چندانی نداشتند...، به همین دلیل آنها وزیران باهوش و خردمند ایرانی (بخوانید: فارس) را انتخاب می کردند!"
اما سؤالی که در این خصوص به ذهن خطور می کند این است که : آیا می دانید چه احساس و حالی به کودک تُرک در پی مطالعه ی این مطلبِ به اصطلاح تاریخی دست می دهد؟! آری احساس حقارت و خود باختگی، کمترین نتیجه ی حاصل از مطالعه ی این مطلب است، که سرتاسر وجود کودک بینوای تُرک را که از زبان و فرهنگ، نیز تاریخ حقیقی خویش دور افتاده است را فرا می گیرد و در پی این احساس ناخوشایند و مخرب است که احساس نفرت از آباء و اجداد, تاریخ, زبان و فرهنگ خودی و به ویژه از نام تُرک و تمامی نمادها، متعلقات و چیزهایی که منتسب به آن است، به وی دست می دهد و بدین سان سیاست یکسان سازی و به عبارت صحیح تر، فارس سازی اقوام غیرفارس (که هدف اساسی پروسه ی تاریخ سازی مزبور بوده است) جامه ی عمل می پوشد.
بنابراین هیچ جای شگفتی نیست اگر کودک یا نوجوان تُرک که از تاریخ واقعی ترکان (و نه قصه های تحقیر آمیز برآمده از اذهان مالیخولیایی و توهماتِ شوونیستی), زبان مادری و ادبیات غنی آن به دلیل محرومیت از آموزش, آگاهی ندارد, در جستجوی هویتی نو، باکلاس و برتر معرفی شده برآید و در نتیجه ی شیطنت ها و بازی های فوق الذکر و البته ضمنِ نفی و انکار هویت اصیل خویش، به آغوش هویتی جعلی و برساخته فروغلتد! چرا که هنوز کودک تُرک، از آن درجه از آگاهی تاریخی و استدلال لازم برخوردار نیست تا ضمن خطاب قرار دادن معلم و مؤلفان کتاب تاریخ , برای نمونه, این سؤال اساسی را مطرح نماید که چگونه امپراطوری 600ساله ی ترکان عثمانی و یا امپراطوری400ساله ی ترکان خزر (که به قول کُستلر : مولف کتاب خزران، در اوج قدرت، بر سی ملت فرمانروایی می کردند و از روس و بیزانس و...، باج می ستاندند.) و ده ها امپراطوری و دولت کوچک و بزرگ در سرتاسر کره ی خاکی، بدون حضور و هنرنمایی وزرای کاردان، باهوش و خردمندِ ایرانی! شکل گرفتند و با قدرت، وسعت, شکوه و عظمت چشم گیر، کم نظیر و حیرت انگیزی دوام یافتند!؟
زنگانلی آرار، زنگان، بهار1397
1) من اسماعیل سالاریان صاحب این وبلاگ 7 کتاب چاپ شده ام 1-تمثیل و مثل 2- ناغیلار بوقچاسی 3- مثنوی یوسف و زلیخا به ترکی خراسانی 4- نگاهی به ادبیات ترکان خراسان 5- نگاهی به فرهنگ ترکان خراسان هست 6 -ترکی خراسان و قواعد آن و چند کتاب در زمینه زبان، ادبیات و فرهنگ ترکان خراسان آماده نموده ام که هنوز چاپ و نشر نشده اند.