ای ائشی گ کئ باغلِیَ یلن سنئ و گزدِئریَلن
شاعر : دکتر رجائی خراسانی
تورکچه یه چئورن : علی اکبر رحمانی
بجنوردینگ نورکچه سینده (ترکی لهجه بجنورد)
ای ائشی کئ باغلِیَ یلن سنئ و گزدِئریَلن
چونکئ بیرکروم آرپَاییچین خار! و بار چَکینگ
من اشرف مخلوقاتم و سن مَنیم ایزمدَن
سنینگ آدِینگ ائشئ و یوک چون نوارچکینگ
اشرف سننگ،چونکئ بیر ذره فکرینگ یُوخدی
هرچند ستم خلقینگ الیندن خروار چکینگ
ایشئدمَدّم کئ بیرائشی بیرائشینگ قانِِنئ تِکسِن
ذلتئ،بی منت و بی کینه و بی اوسار چکینگ
من و سَن مسخره ی بو کائنات اولِئدَی
خیال ادمَسَنگ یوکئ، یکه و دشوارچکینگ
من رنج چَکیَم، سَن اگر یوک چکینگ
من زندگیده خارلِئق و سَن، عَرعَرجارچکینگ
بو نازی ایریمدَه مینگ سانئ غم قویودِلن
خرم و شاد سَننگ، چون یوکئ بمقدارچکینگ
خرم سننگ چون فقط غم بوگینئ چکینگ
سَوانِینگ و بیلدِیرنگ غمنئ دیواره چکینگ
آزادتر آدَمدَن یئردَه قدم وورینگ سَن
نه کئ آدم تکن هرکس و ناکسدَن آزارچکینگ
من قورخِئجئم دَن باشارمِیَم دوداقِمئ ترپَتیم!
سَن آزادانه هربازارده عرعر و هارا چکینگ
سَنینگ عاقبتینگ آدم دَن یاخشئ راقدی
عمرینگ کمدی نه آدملین عمربی بارچکینگ
زور وورنگ یرمِئدَن یاشینگ چوخ اولمیه
نه غصه بهشت و نه جهنمه زارچکینگ
ملک عدَم ده فارغنگ حساب و کتابدَن
چَمنده آغنینگ و منیم سَقالِمه هاراچکینگ
![]()
ترجمه فارسی:
( ای خر که تو را می بندند و می گردانند)
(زیرا برای یک مشت جو هیزم و بارمی کشی)
(من اشرف مخلوقاتم و تو از دنبال من)
(اسم تو خر و بار چون نوار می کشی)
(اشرف تویی زیرا ذره ای فکر نداری)
(هرچند ستم زدست خلق چون خروارمیکشی)
(نشنیدم یک خر، خون خری را بریزد)
(ذلت را بی منت و بی کینه بی افسارمیکشی)
(من و تو مسخره ی این کائنات شده ایم)
( فکر نکنی که باررا تنها و بسختی میکشی)
( من رنج می کشم، تو اگر بار می کشی)
(من در زندگی خاری و تو عرعرمی کشی)
( دراین دل نازک من هزارغم گذاشته اند)
(خرم و شاد تویی چون باربه اندازه میبری)
( خرم تویی چون فقط غم امروز را میکشی)
(به غم فردا و پارسال دیوار می کشی)
(آزادتر از آدم در زمین قدم می زنی )
(نه مثل آدم از کس و ناکس آزارمیکشی)
(من ازترس نمی توانم لبم را تکان دهم!)
(تو آزادانه در هربازارعرعر می کشی)
(عاقبت تو از آدم بهتر است)
(عمرت کوتاست چوآدم عمربی بارنمیکشی)
(زوربزنی از بیست سِنت بالاتر نمی رود)
(نه غصه بهشت و نه جهنم زار را میکشی)
(در ملک عدم از حساب و کتاب فارغی)
(درچمن غلت میزنی وبه ریش من میخندی!)
عمر كلول دبيركل حزب الاغ کردستان عراق در کنار مجسمه اي است كه در باغ نالي سلیمانیه عراق نصب شد.عمر كلول، ابتدا تنديسي از الاغ را در باغ عمومي نالي نصب كرد و سپس در بهار سال 2012 موفق شد مجوز نصب مجسمه الاغ و نماد حزبش را در پارك آزادي سليمانيه عراق كسب كند (منبع عکس ایسلانیوز)